بسم الله الرحمن الرحیم

شعر بختیاری تقدیم به امام زمان روحی و ارواحنا لتراب مقدمه فداه:

پیر آویم ولی  مندم مندیر تیات

اَرزه اَر تا دَم مَرگم بنشینم مُو به پات

غم دیری به دِلت درد گِرونیه و کاش

به دل تنگ مُو ایزه همۀ درد و بلات

هم مریدم هدی هم پیر مُو،مُو پیر تونه

تا که  روز  و  شوم آویده والله ری و پلات

گُل نرگس نَفَسِت عیسویه بَیو چی خلیل(ع)

وا  تَبر  بت شکنی کن که خدا پشت و پنات

جور    موسای   کلیمی  که  سر  فرعونه

ایکنی زیر او نیل به اشاره ی به عصات

جور عیسای مسیحی که دل مردیل

ایکنی زنده به ذکر یا من اسمه دوات

دست بریدن سی خوسو سر ایده وا دل و جون

مو قرو ایخورم ار بیای خو یوسف به نهات

هر طرف سیل ایکنم حاچق دل سوده رقات

بیو مهل دین همه افته به یکباره به نات

تو  مسیحا  دمی  و  پای  همه  دنیا    پاییز

چی بهاری و همه مندن مندیر شفات

قوم و خویشم زِ دل و جون ایگوهن:قم مهدی

وخوم و دام و بوم و کَس و کارم به فدات

شعر از محمّد رحیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

تقدیم به سرور و سالار شهدا امام حسین علیه السلام و یاران همراهش

دنبال تو دنیا به خروش آمده  است

چون خون مطهرت به جوش آمده است

ای کشتۀ  تشنه پیش شطی چو فرات

از چشم تو بیشمار باده نوش آمده است

ای وای اگر به گوش مادر برسد

شش ماهه بریده تا به گوش آمده است

خورشید به روی نیزه چک چک بارید

گلبانگ خدایی از گلوش آمده است

دیروز  سواره   بود  و  امّا   امروز

زیر سم استر چموش آمده است

با آدم و نوح،موسی،عیسی،احمد(ص)

این بار خدا به گفتگوش آمده است

 شعر از mohammad rahimi mokhles

تقدیم به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام:

باران نگاه کودکان کم شده است

ذکر لب خشکشان عمویم شده است

شرمندگی فرات تشنه تشنه،نقل است

مشهورترین حدیث عالم شده است

چشمان فرشتگان فرشی با اشک

از دوری تو چشمۀ زمزم شده است

خورشید به روی نیزه شد، ماه افتاد

م شد و کائنات درهم شده است

گوش فلک از نعرۀ هل ناصر کر

این کوفه ولی اسیر درهم شده است

سکان سموات خدا طوفانی است

با اشک فرشتگان پر از غم شده است

داغ دل من چو لاله نو شد مولا

انگار که ماه ماتمت محرم شده است

ای ساقی بی دست ز ما دست مکش

برخیز حسین قامتش خم شده است

شعر از محمّد  رحیمی مخلص